Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در چند سال اخیر، پژوهش‌های دانشگاهی بسیاری در حوزه گسترده علوم ذهنی انجام شده که هدف اصلی‌شان شناخت ذهن و عملکردش است.

این حوزه علمی در پی یافتن پاسخ پرسش‌هایی درباره نحوه شناخت و درک ما از جهان اطرافمان است. اینکه افراد چگونه درباره جهان می‌اندیشند؟ چگونه محیط پیچیده اجتماعی اطرافمان را درک می‌کنیم؟ آیا مکانیسم‌های پنهانی در ذهن وجود دارند که فهم و قضاوت ما را درباره جامعه و جهان اطرافمان به ما دیکته می‌کنند؟ اگر وجود دارند چگونه عمل می‌کنند؟ آیا می‌توان با شناخت این مکانیسم‌های پنهان به درک متفاوت‌تری از جهان رسید؟ فرایند طبقه‌بندی اطلاعات در ذهن و دسترسی به آن چگونه است؟ چگونه قابلیت‌های ذهنی و بهره‌وری افراد را با شناخت بیشتر ذهن می‌توانیم افزایش دهیم؟ چگونه در دام تعصبات ذهنی می‌افتیم؟ و سوالاتی از این دست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بیشتربخوانید: سوالاتی که آقایان از جواب دادن به آن‌ها فراری اند!

این واقعیت ذهنی ممکن است حتی هیچ نسبتی با واقعیت بیرون از ذهن نداشته باشد. دانشمندان علوم ذهنی فرایندهایی را که در آن ذهن منحرف می‌شود و به جانبداری از قسمتی از واقعیت می‌پردازد، جهت‌گیری یا سوگیری ذهنی می‌نامند.

در پژوهشی مشترک، مارتی جی. هَسِلتِن (استاد روانشناسی و علوم ارتباطات در دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس)، پاول اندروز (استاد روانشناسی و علوم اعصاب و رفتار در دانشگاه اونتاریو)، و دنیِل نِتِل (استاد علوم رفتاری در دانشگاه نیوکاسل) نشان دادند که چگونه جهت‌گیری‌های ذهنی در افراد تکامل پیدا می‌کنند و انسان‌ها همچون حیوانات از دریچه سازگاری با محیط اطرافشان به قضاوت و واکنش می‌پردازند.

به باور این پژوهشگران جانب‌داری ذهن الگویی نظام‌مند دارد که با رشد و تکامل جهت‌گیری‌های ذهنی می‌تواند قضاوت نادرست و تفسیر غیرمنطقی از امور جهان را در پی داشته باشد.

با شناخت فرایند‌هایی که طی آنها ذهن به جانبداری از قسمتی از اطلاعات ورودی می‌پردازد و قسمتی دیگر از دانش را نادیده می‌گیرد، می‌توانیم فرایند خردورزی، قضاوت و تصمیم‌گیری را بهینه کنیم.

جهت‌‌گیری تاییدی یکی از مشهورترین‌ انواع جهت‌گیری‌های ذهنی است.

اصطلاح جهت‌گیری تاییدی (Confirmation bias) را نخستین بار پیتر واسن (۱۹۲۴-۲۰۰۳)، روانشناس برجسته دانشگاه کالج لندن استفاده کرد. وی یکی از پیشگامان روانشناسی استدلال (Psychology of reasoning)، یکی از شاخه‌های علوم ذهنی، است. این شاخه از علوم ذهنی نحوه تفکر و استدلال را در افراد مطالعه می‌کند؛ فرایندهایی که منجر به نتیجه‌گیری در ذهن می‌شود و چگونه این فرایندها روند حل مسئله و تصمیم‌گیری را شکل می‌دهند.

از دید واسن، افراد بلافاصله به اطلاعات و دانشی تمایل پیدا می‌کنند که پیش‌فرض‌ها، دریافت‌ها و باور‌های‌‌شان را تایید می‌کند.

به زبان ساده، جهت‌گیری تاییدی یعنی تمایل ما به پذیرش باورهایی خاص.

به بیان دیگر هنگامی که باوری در ما شکل ‌می‌گیرد تنها اطلاعاتی را می‌پذیریم که باورهای پیشین ما را تایید می‌کند و در عین حال اطلاعاتی را که درباره باورهایمان شبهه ایجاد می‌کند یا کلا نادیده می‌گیریم یا از اساس رد می‌کنیم. این نوع مواجهه با باورهایمان ممکن است همچون مخدری عمل ‌کند و ما را در برابر واقعیت‌های اطرافمان کرخت ‌سازد. اینگونه است که ممکن است دریافت ما بخش بزرگی از واقعیت بیرون از ذهن را منعکس نکند.

بگذارید با مثال در حوزه باورهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی بحث را کمی روشن‌تر دنبال کنیم. فرض کنید به لحاظ مذهبی باور دارید قدرت یا قدرت‌هایی آسمانی وجود دارد که بر ما نظارت می‌کند، اگر انسان خوبی باشیم به ما یاری می‌رساند و سرنوشت ما را پس از مرگ تعیین می‌کند؛ یا به لحاظ سیاسی باور داریم فلان سیاستمدار و یا فلان دولت همیشه بدرستی عمل می‌کند یا برعکس باور داریم فلان سیاستمدار یا فلان دولت هیچ‌گاه به حق نبوده است؛ یا به لحاظ اجتماعی باور داریم که گروهی از افراد بر دیگران برتری دارند و این برتری به خاطر یک ویژگی فردی است مثلا رنگ پوست، ملیت، قومیت، زبان، ثروت، باور مذهبی، خاستگاه جنسیتی، ناتوانی جسمی، سن و سال، شغل و غیره.

در تمامی موارد بالا جهت‌گیری تاییدی باعث می‌شود در هر متنی، اعم از دیداری و شنیداری، توجه‌مان مستقیما به سمت واژگان، عبارات و جملاتی جلب شود که به نحوی این باورهارا تایید‌ می‌کنند. در نتیجه آنها را احتمالا سریعتر در حافظه ثبت می‌کنیم و در گفتار و نوشتارمان بیشتر از آنها استفاده می‌‌کنیم. هر کجا به اطلاعاتی بر می‌خوریم که همان دریافت ما از آن قدرت آسمانی، آن سیاستمدار یا آن برتری‌جویی اجتماعی را مثبت جلوه می‌دهد، به آن توجه ویژه می‌کنیم و جذبش می‌شویم و برعکس.

جهت‌گیری تاییدی حتی بر شکل‌گیری مناسبات و روابط اجتماعی تاثیرگذار است. مثلا در روابط اجتماعی اعم از حقیقی و مجازی، خودمان را در معرض آن دسته از موقعیت‌های اجتماعی قرار می‌دهیم که رویکرد مثبتی به این باور‌های ما دارند. بیشتر با افرادی همنشینی می‌کنیم که یا مثل ما یا بسیار شبیه ما فکر می‌کنند. فرصت درک چشم‌اندازهای متفاوت را از خودمان می‌گیریم. شاید حتی بدون اینکه متوجه شویم، هر کسی که آن قدرت آسمانی، آن سیاستمدار خاص یا آن اعتقاد به برتری‌جویی را به چالش بکشد در ذهنمان سانسور ‌می‌کنیم و با آنان وارد گفتگو نمی‌شویم. حتی ممکن است ناخواسته با رفتار و گفتارمان باعث رنجش دیگران شویم فقط به این دلیل که اندیشه و شیوه زیست متفاوتی دارند.

یک باور غلط اما شاید رایج این است که تفکر بسته فقط متعلق به افراد کمتر تحصیل‌کرده با موقعیت اجتماعی پایین‌تر است. در حالی که در طول تاریخ دانشمندان و نخبگان دانشگاهی بسیاری بوده‌اند که در برابر دستاوردهای جدید علمی مقاومت می‌کرده‌اند.

شواهد فراوان نشان می‌دهد که جهت‌گیری تاییدی این مقاومت را معمولا از دو طریق انجام می‌ دهد: توجه گزینشی به داده‌های علمی موجود و نادیده گرفتن داده‌هایی که باورهای پیشین را باطل می‌کند.

جهت‌گیری تاییدی حتی ممکن است بر زندگی اقتصادی ما تاثیرگذار باشد از سرمایه‌گذاری‌های کلان مالی گرفته تا خرید روزانه. مثلا به علت اینکه باور داریم یک کالا همیشه خوب است یا یک استراتژی در سرمایه‌گذاری همیشه سودآور است، شواهد غلط ‌بودن باورهایمان را نمی‌بینیم. در این صورت ممکن است به لحاظ مالی متضرر شویم و خودمان را از کیفیت بالاتر و سود بیشتر محروم کنیم. اما چاره چیست؟

اگر می‌خواهیم فکری باز داشته باشیم، نمی‌توانیم قسمتی از باورهایمان را بسته نگه داریم و اجازه شنیدن، خواندن، صحبت کردن و نوشتن درباره آنها را از خودمان بگیریم. در این صورت، قسمتی از باورهای ما هیچگاه دچار تغییر نخواهد شد و در نتیجه چیز جدیدی نخواهیم آموخت.

راهکارهای متنوعی هستند که با یادگیری و به کارگیری‌شان می‌توان از دام جانبداری ذهن گریخت؛ اینکه در انتخاب منابعی که داده‌های ورودی را برای ذهنمان فراهم می‌کند گزینشی عمل نکنیم. منابعی را که از آن اکثر اطلاعات و دانش‌مان را دریافت می‌کنیم شناسایی کنیم و به چالش بکشیم. از تنوع استقبال کنیم و به منابع جدید، متفاوت و متنوع فرصت پذیرش بدهیم.

برخی از این راهکارها در بافت‌های متفاوت را با هم مرور می‌کنیم: در زندگی فردی، فرصت خواندن، دیدن و شنیدن کتاب‌ها، فیلم‌ها و داستان‌های متفاوت را به خودمان بدهیم. در شیوه زیست‌مان هر از چند گاهی تفاوت ایجاد کنیم. مثلا موسیقی متفاوت گوش کنیم و اخبار روزانه‌مان را از رسانه‌های متفاوت دریافت کنیم. غذاها و طعم‌های مختلف را تجربه کنیم. در موقعیت‌های پیچیده و لحظات تصمیم‌گیری به خودمان فرصت تفکر خارج از چهارچوب‌ بدهیم. در گفتار و نوشتار، کلید واژگان، عبارات و جملاتی را که اکثر مواقع استفاده می‌کنیم دوباره شناسایی کنیم و به یاد بیاوریم آنان را از کجا، چه کسی یا چه منبعی فراگرفته‌ایم؟ از خودمان بپرسیم که چرا برخی واژگان، عبارات و جملات ممکن است ما را ناراحت کند؟ با تامل درباره زبانمان به قسمت‌هایی از باورهایمان که سالهاست تغییری نکرده‌اند دسترسی پیدا کنیم و آنان را مورد سنجش انتقادی قرار دهیم. در حوزه مالی، سبد خرید روزانه‌ را متنوع کنیم. پیش از هر تصمیم اقتصادی بزرگ اعم از سرمایه‌گذاری و خرید و فروش دارایی‌هایمان، درباره استراتژی‌های گوناگون مطالعه کنیم. تلاش کنیم اطلاعات متنوعی درباره شرایط بازار به دست بیاوریم و نظر کارشناسان اطرافمان را جویا شویم. تمام گزینه‌های موجود را سبک سنگین و بعد تصمیم‌گیری کنیم. در روابط اجتماعی اعم از حقیقی و مجازی به این موضوع بیندیشیم که چرا به یک سلسله موقعیت‌های خاص اجتماعی تمایل بیشتری داریم و برعکس؟ با استفاده از فناوری‌های جدید و امکانات موجود در اینترنت، دانش خودمان را درباره هر آنچه درباره‌اش برداشت منفی داریم افزایش دهیم. از هر فرصتی برای سفر و آموختن درباره فرهنگ‌های متفاوت و آداب و رسوم دیگران استفاده کنیم. دوستان تازه‌ای پیدا کنیم که متفاوت از ما فکر می‌کنند. از معاشرت با افرادی که شیوه ‌زیستشان با ما فرق دارد استقبال کنیم. از وارد شدن به گفتگوی انتقادی هراس به دل راه ندهیم و شیوه‌های تفکر انتقادی را بیاموزیم.

شناخت جهت‌گیری‌های ذهنی‌مان لزوما به این معنا نیست که قرار است باورها و ارزش‌های فردی‌مان را از دست بدهیم.

برعکس، شناخت ذهن و نحوه سوگیری‌اش ممکن است از ما انسانی منطقی‌تر بسازد که بتوانیم باورهای خودمان و دیگران را بهتر درک کنیم، از موقعیت‌های متفاوت اجتماعی شناخت بهتری به دست بیاوریم، موقعیت فردی‌مان را در جامعه ارتقا ببخشیم، ناخواسته دیگران را ناراحت نکنیم، قدرت ارزیابی عملکرد خودمان و دیگران را به شیوه‌ای انتقادی افزایش دهیم، در شرایط متفاوت اجتماعی و موقعیت‌های پیچیده تصمیمات بهتری بگیریم و قضاوت منطقی و تفسیر دقیق‌تری از واقعیت‌های جهان اطرافمان داشته باشیم.

در چنین شرایطی، نزاع و تنش جایش را به گفتگوی انتقادی با خودمان و دیگران می‌دهد.

نتیجه اینکه همه ما ممکن است تعصبات بیجایی داشته باشیم.

تفکر و رفتار بر اساس کلیشه‌های غلط از هر کسی می‌تواند سر بزند. هیچ کسی مصون از جانبداری ذهن و پیامد‌های آن نیست. رهایی از تعصبات ما را به انسانی آزاد اندیش تبدیل می‌کند اما رهایی از جهت‌گیری‌های ذهنی کار یک روزه نیست.

با توجه به حجم اطلاعات و پیچیدگی مناسبات دنیای امروز ممکن است هر روز تصورات نادرستی در ما شکل بگیرد. به همین دلیل ارزیابی انتقادی از باورهایمان را باید مهارتی به شمار آورد که همیشه نیازمندش هستیم.

لازم است هر از چند گاهی خودمان و ذهنمان را از محوطه آسایش بیرون ببریم.

منبع: روزیاتو

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: روانشناسی دانستنی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۳۳۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی از یک پل می توان پول هنگفت درآورد!

اقتصاد چین و راهبردهایش زوایا و رویکردهای جالب توجه متعددی دارد که نمودی از آن را می توان در پل ساخته شده جهت ارتباط با هنگ کنگ و ماکائو به وضوح دید.

سرویس جهان مشرق- دولت چین با محوریت اقتصاد و بازرگانی، رویکردهای بین المللی و ارتباطی داشته که توانسته آورده و نتایج مثبت و خاصی برای این کشور داشته باشد. شاید یکی از اصلی ترین پروژها در این راستا را راه اندازی پلی دانست که با عنوان "هنگ کنگ- جوهای- ماکائو" شناخته می شود و اکنون به ثمر نشسته و سالانه عواید چند میلیارد دلاری مستقیم و غیرمستقیم برای این کشور و دو طرف دیگر داشته است. شاید هیچ چیزی مانند آمار و ارقام نتواند این واقعیت را به خوبی و وضوح نشان دهد.

بیشتر بخوانید: منتظر چای چینی هم باشیم؟ ایران کجای راهبرد مناطق آزاد چین است؟ ورود چین به صنعت خودرو را جدی بگیرید!

براساس آمار رسمی اعلام شده، در سال ۲۰۲۳ رقمی بیش از ۳ میلیون و ۲۶ هزار دستگاه خودرو از این پل رد شده که یا وارد چین شده یا از آن به سمت دو مقصد پیشرو رفته اند! این عدد در حالی شگفتی برانگیز نشان می دهد که در سال ۲۰۱۹، این آمار کمتر از ۹۰۰ هزار بوده که این رشد، حتی شرقی ها را نیز متعجب کرده. چنین اعدادی چه تاثیری بر توسعه و پیشرفت شهر بندری مانند جوهای داشته؟ همین پرسش می تواند ارزش و اهمیت این پل راهبردی را به خوبی نشان دهد. این پل که طولانی ترین پل جهان با درازای ۵۵ کیلومتر است، تاثیرات عمیقی بر این منطقه چین و حتی کشورهای هنگ کنگ و ماکائو گذاشته است.

اما ماجرا در جایی جالبتر می شود که بدانیم، بیش از ۴۵ هزار تور گردشگری از چین به این دو کشور عازم شده اند که عددی خیره کننده را نشان می دهد. همین نیز موجب شده تا نوعی جدید از گردشگری با این پل شکل بگیرد که پیش از این وجود نداشته. البته، بیش از ۱۰ میلیون ساکن این دو کشور نیز از طریق پل عازم چین شده اند که رکوردی عجیب را نشان می دهد. یک تدبیر درست و دارای پیوست های اقتصادی و بازرگانی باعث می شود تا یک پل ارتباطی بتواند چنین تاثیر عمیقی بر سه منطقه داشته باشد.

نقشه ای از پل مورد نظر که تحولات اقتصادی و ارتباطی گسترده و قابل توجهی داشته ...

دیگر خبرها

  • با توجه به شعار سال امکانات کشور و دستگاه‌های اجرایی باید در حمایت از تولید باشد/تلاش برای بومی سازی و تکیه بر توان داخلی
  • یازدهمین جشنواره ورزشی زندگی به توان سلامتی-یزد
  • حضور نشر «خبر امروز» در نمایشگاه مجازی نمایشگاه بین المللی کتاب
  • رشد ۲۰ درصدی گروه نفت و گاز با استفاده از توان داخلی محقق شد
  • نبرد آخر توخل: بایرن با تمام توان برابر رئال
  • توان و ایده مردم در رفع مشکلات مورد استفاده قرار می‌گیرد
  • چه اسم و فامیلی را می‌توان تغییر داد؟
  • شهرداری تهران: آماری از تعداد دقیق موش‌های شهر تهران وجود ندارد/ می‌توان زاد و ولد آنها را کنترل کرد
  • وقتی از یک پل می توان پول هنگفت درآورد!
  • تلقین، خاطرات را تغییر می‌دهد!/ اثر تصویرسازی ذهنی بر حافظه